سرسام

بر بال شوق و عشق تو چون گام می‌نهم

صبرم به نوش و مستی یک جام می‌دهم

از این دل شکسته من لحظه‌ای بپرس

کین دل چه سان به صید تو بر دام می‌نهم

لب بر کنار جام می و در خیال خویش

گویی که لب به گونه ات آرام می‌نهم

چون کودکان به شوق تماشای خنده ات

آغوش خود به گردش ایام می‌دهم

بی ترسِ از ستایش و از سرزنشگری

مستانه در رهت همه ی نام می‌دهم

در کشف رویت ای مه پنهان ز هر نظر

این تن به هدیه بر همه آلام می‌دهم

حتی به بوسه‌ای ز زنخدانت ای صنم

دنیا و آخرت همه را تام می‌دهم

دردم فراق توست که در کنج خم سرا

سر را به میگساری و سرسام می‌دهم

مصطفی – ۱۳۸۹/۶/۳

VN:F [1.9.22_1171]
Rating: 10.0/10 (3 votes cast)
VN:F [1.9.22_1171]
Rating: 0 (from 0 votes)
سرسام, ۱۰٫۰ out of 10 based on 3 ratings

4 دیدگاه دربارهٔ «سرسام»

  1. سلام بر اشعر الشعرا
    راستش برای روحیه گرفتن خودت و خوانندهای شعرهات تصمیم گرفتم یکی دیگه از شعر های بقول شما شاعرا سبک اما بامزه رو برات بذارم تا کمی حال وهواتون عوض بشه و شاد بشین :
    کنون رزم virus و رستم شنو
    دگرها شنیدستی این هم شنو

    که اسفندیارش یکی disk داد
    بگفتا به رستم که ای نیکزاد

    در این disk باشد یکی file ناب
    که بگرفتم از سایت افراسیاب

    برو خرمی کن بدین disk هان
    که هم نون و هم آب باشد در آن

    تهمتن روان شد سوی خانه اش
    شتابان به دیدار رایانه اش

    دگر صبر آرام و طاقت نداشت
    مر آن disk را در drive اش گذاشت

    نکرد هیچ صبر و نداد هیچ لفت
    یکی list از root دیسکت گرفت

    در آن disk دیدش یکی file بود
    بزد enter آنجا و اجرا نمود

    به ناگه چنان سیستمش کرد hang
    که رستم در آن ماند مبهوت و منگ

    تهمتن کلافه شد و داد زد
    ز بخت بد خویش فریاد زد

    چو تهمینه فریاد رستم شنود
    بیامد که لیسانسش رایانه بود

    بدو گفت رستم همه مشکلش
    وزان disk و برنامه قابلش

    چو رستم بدو داد قیچی و ریش
    یکی دیسک bootable آورد پیش

    یکی toolkit اندرآن disk بود
    بر آورد آن را و اجرا نمود

    به ناگه یکی رمز virus یافت
    پی حذف امضای ایشان شتافت

    چو virus را نیک بشناختش
    مر از bootsector بر انداختش

    یکی ضربه زد بر سرش toolkit
    که هر byte آن گشت هشتاد bit

    به خاک اندر افکند virus را
    تهمتن به رایانه زد بوس را

    چنین گفت تهمینه با شوهرش
    که این بار بگذشت از پل خرش

    دگر بار برنامه این سان مکن
    ز رایانه اصلا تو صحبت مکن

    قسم خورد رستم به پروردگار
    نگیرد دگر disk ز اسفندیار
    عید فطرتون مبارک طاعاتتون مقبول گودبایتون باشه (:

    VA:F [1.9.22_1171]
    Rating: 0.0/5 (0 votes cast)
    VA:F [1.9.22_1171]
    Rating: 0 (from 0 votes)
  2. غریبه دیر آشنای عزیز سلام
    ممنونم که باز هم لطف شما شامل من شد و به این وبسایت سرزدید. این لقبی که برای من نوشتید در اندازه ها و توانایی من نیست، شما لطف دارید. از اینکه به فکر روحیه من و خواننده های دیگه هم هستید متشکرم. شعر های طنز شما واقعا جالبه ولی خوب کمتر با حال و هوای این وبسایت مطابقت میکنه! با این وجود لطف شما رو میرسونه که برای این حقیر وقت میگذارید. امیدوارم که همیشه شاد و سرحال باشید.
    ارادت
    مصطفی

    VN:F [1.9.22_1171]
    Rating: 5.0/5 (1 vote cast)
    VN:F [1.9.22_1171]
    Rating: 0 (from 0 votes)
  3. سلام از پاسخی که دادی کاملا شرمنده شدم سعی میکنم دیگه از این شعر هایی که با جو وبسایت شما تطابق نداره نگذارم پوزش صمیمانه منو پذیرا باش

    امیدوارم موفق باشی

    VA:F [1.9.22_1171]
    Rating: 0.0/5 (0 votes cast)
    VA:F [1.9.22_1171]
    Rating: 0 (from 0 votes)
  4. غریبه دیر آشنای عزیزم
    سلام، به نظر میاد که از یکی از جملات من خوشتون نیومده، من متاسفم و منظوری نداشتم. این لطف شماست که به اینجا سرمیزنید و برای من کامنت میگذارید و من خوشحالم. اینجا به شما و دیگر دوستان تعلق داره و میتونید هر چیزی که به نظرتون میرسه بنویسید. من فقط کمی پا رو از گلیمم درازتر کردم و خواهشی رو که در جمله مربوطه پنهان بود رو مطرح کردم که اون هم این بود که اگر میشد شما مثلا نقد شعرها و نوشته ها رو برای من میگذاشتید چقدر خوب بود. بهر حال امیدوارم که عذرخواهی من رو بپذیرید و باز هم من رو از کامنتهای قشنگتون بی بهر نگذارید.
    ارادت
    مصطفی

    VN:F [1.9.22_1171]
    Rating: 0.0/5 (0 votes cast)
    VN:F [1.9.22_1171]
    Rating: 0 (from 0 votes)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *