بی وفا

ای بی وفا ز شاهد و میخانه دم مزن

دیگر ز شرب ساغر و پیمانه دم مزن

از این شراب باقی پیمان ما منوش

آتش به جان و بر دل دیوانه ام مزن

بر عهد تو نهاده ام این جان و دل دگر

از عهد و عشق و آتش و پروانه دم مزن

چون سر کنار غیر به شهوت نهاده ای

سر بر دل شکسته و ویرانه ام مزن

ما بر سبیل عهد به جان ایستاده ایم

خویت چو روبهیست ز جانانه دم مزن

دیگر تو را امان نبود بر سبیل عشق

حالی دگر ز عذر و امان نامه دم مزن

آتش زدی چو خانه و میخانه ام، به چشم

تیری دگر ز غمزه و مستانه ام مزن

خون و سرشک دیده ما در پیاله هاست

دستی دگر به ساغر خم خانه ام مزن

مصطفی – ۱۳۹۰/۵/۱۷

VN:F [1.9.22_1171]
Rating: 3.3/10 (3 votes cast)
VN:F [1.9.22_1171]
Rating: +1 (from 3 votes)
بی وفا, ۳٫۳ out of 10 based on 3 ratings

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *