چرخه ی غم

چون نماندست دگر از رمضانم دو سه روز

یادت آورد به دل عشق نهانم دو سه روز

زندگی گشته مرا چرخه ی بیماری و خواب

قبل هر جمعه به شوق و هیجانم دو سه روز

یا که بیمار توام، یا که تو در خواب منی

من در این چرخه ی غم در نوسانم دو سه روز

کودکی بودم و از هجر تو فرتوت شدم

پیر من با نگهی از تو جوانم دو سه روز

دو سه روزی قفسی ساخته ام از بدنم

تا هوایت نبرد مرغک جانم دو سه روز

کلبه ی دل به تمنای تو روشن کردم

ور نماند دگر از جان و جهانم دو سه روز

خیز و بر کلبه ی محزون من خسته بتاب

یا نشانی ز قرارت برسانم دو سه روز

مصطفی – ۱۳۹۳/۰۴/۳۰

VN:F [1.9.22_1171]
Rating: 8.2/10 (5 votes cast)
VN:F [1.9.22_1171]
Rating: +5 (from 5 votes)
چرخه ی غم, ۸٫۲ out of 10 based on 5 ratings

2 دیدگاه دربارهٔ «چرخه ی غم»

  1. فوق العاده است. استادانه به شعرهای زیبا نقب می زنین (مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک/دو سه روزی قفسی ساخته اند از بدنم) و استادانه با ایهام بازی می کنین (پیر من با نگهی از تو جوانم دو سه روز)
    دست مریزاد

    VA:F [1.9.22_1171]
    Rating: 5.0/5 (1 vote cast)
    VA:F [1.9.22_1171]
    Rating: +3 (from 3 votes)
  2. سلام،
    ممنونم از تشویق و محبت شما، عید شما هم مبارک.

    VN:F [1.9.22_1171]
    Rating: 0.0/5 (0 votes cast)
    VN:F [1.9.22_1171]
    Rating: 0 (from 0 votes)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *